نمیدیدم انگاری کور شدم
فاصله دوستام ازم دور شدن
اصن نمیشنیدم که بخوام گوش کنم
کنترل نداشتم رو خودم
انگار دو نفر بودم ، باخودم قهر بودم
هیشکی مهم نبود ، فقط اونو بخندونم
از خوشحالی من شادمه زیادی
واسه خودم ساختم یه آدمه خیالی
باهمه دوستام بحث هر دفعه سر این
گذاشتم اختیارش هر شب همه چی
بردمش بالا تو کلم منه گیج
بعدشم خودم دستم بش نرسید
آسمون آبیمو غلبه کرد
خبر بد ازین شبح محو
مثه نفس گرم
تو زمستون غیب شد بر نگشت بقله من

عاشــــــــق یه زندونیه یه زندونیه
با اینکه در زندانش بازه میخواد عاشق باشه
گیج و گمه توی خوابش دائم
خبر نداشتی دنیا کجاس
قدم برداشت افتاد تو چاه

عشق یه طرفه ، رودخونه
چشام خسته و قرمز از خون پره
دورم خاکستر سیگار دود شده
داغون چپیدم تو خونه
مثه روزای تلخم که گفتم در گوشت
صدامو گوش کن ببین چقدر درد توشه
هر کی اومد اشک.شونشو خیس کرد
صورتو تا دید فهمید روحمو ****
دربو داغون پشیمون از دعوا با اون
جلو چشام عکس شبام با اون
دیگه قرمز نیس گیلاس شرابامون
چشمام خیره به ماه الان
کبوتری بدون بال پرواز
اشکای زیاد که از چش پاشید
چطور میتونی انقد سنگدل باشی؟

عاشــــــــق یه زندونیه یه زندونیه
با اینکه در زندانش بازه میخواد عاشق باشه
گیج و گمه توی خوابش دائم
خبر نداشتی دنیا کجاس
قدم ورداشت افتاد تو چاه
...
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/07/17 - 23:17 در متن ترانه
دیدگاه
shahrzad

قسمتی از متن آهنگ زندونی با صدای خشایار

1392/07/17 - 23:18